به شکار استعدادهای افرادتان بروید

ساخت وبلاگ

به شکار استعدادهای افرادتان بروید



هرکسی دارای استعدادهای متعددی است و الگوهای مختلف تفکر، احساسات و رفتارها را در اختیار دارد که می توان از آنها به شکل مولدی استفاده کرد. تحقیقات نشان داده که هر فردی می تواند حداقل یک کار را بهتر از ۱۰ هزار نفر دیگر انجام دهد.


بنابراین اگر مدیری بخواهد استعدادهای افرادش را به عملکرد تبدیل کند باید هر فرد را در همان شغلی بکار گیرد که به طور طبیعی برای آن ساخته شده و با آن پیوند احساسی و فکری دارد.


چنین روشی در همه جا جواب می دهد چه در ورزش، چه در هنرهای تجسمی و کسب و کار و حتی سینما.

نمونه مشهور این به کارگیری درست در سینما به فیلم مشهور بوچ کسیدی مربوط می شود، جایی که کارگردان ابتدا تصمیم داشت پل نیومن را در نقش ساندانس و رابرت رد فورد را در نقش بوچ به بازی بگیرد؛ اما پس از ضبط چند سکانس از فیلم کاملا مشخص شد که هر کدام از این دو بازیگر بزرگ توانایی ایفای نقش های محوله را ندارند و بهتر است که نقش آنها با هم عوض شود و نتیجه آن شد که این فیلم به یکی از فیلم های ماندگار تاریخ سینما تبدیل شود.

اما در دنیای کسب و کار این نقش دهی باید با دقت و حساسیت بیشتری صورت پذیرد، چرا که اولا باید به درستی مشخص کرد که درون افراد چه چیزی وجود دارد و صرف نگاه کردن به ویژگی های فیزیکی افراد کافی نیست و ثانیا اغلب مدیران تحت تاثیر کیفیت هایی مانند دانش و مهارت های افراد قرار می گیرند و در نتیجه از توجه کافی به استعدادهای آنها غفلت می کنند.


به همین دلیل هم هست که افرادی که دارای تحصیلات بالا در زمینه بازاریابی هستند، اولین گزینه برای تصدی پست بازاریابی در شرکت ها در نظر گرفته می شوند و افراد دارای مدرک حسابداری برای فعالیت در بخش حسابداری کاندیدا می شوند.

هر چند ایرادی در به کارگیری افراد در بخش های مختلف بر اساس دانش و مهارت هایشان وجود ندارد اما نکته اساسی در کم اهمیت جلوه دادن عامل استعدادهای هر فرد نهفته است. به طوری که اگر بعنوان فاکتوری در صدر فهرست عوامل تعیین کننده در انتخاب فرد در شغل قرار نگیرد، ریسک شکل گیری و ارائه عملکرد متوسط یا ضعیف به شدت افزایش خواهد یافت.

کشف استعدادهای درونی افراد از جمله رازهای نانوشته برای موفقیت مدیران بزرگ محسوب می شود. مدیران بزرگ پس از شناسایی استعدادهای درونی افرادشان آنها را در مناسب ترین قسمت به کار می گیرند.

بعنوان مثال، یک مدیر فروش موفق، فروشنده ای که دارای روحیه تهاجمی و با اعتماد به نفس بالاست را در منطقه ای به کار می گیرد که به تحولی بزرگ و جلب توجه اساسی مشتریان بالقوه و بالفعل نیاز دارد، در حالی که همین مدیر برای منطقه ای که ساکنان آن افرادی نکته سنج و حساس هستند، فروشنده ای صبور و اهل مدارا و برقراری رابطه ای نزدیک و محترمانه را کاندیدا می کند.

منبع: گالوپ

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

به دست آوردن پول و موفقیت در زندگی فردی...
ما را در سایت به دست آوردن پول و موفقیت در زندگی فردی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0123movafagh9 بازدید : 208 تاريخ : دوشنبه 11 دی 1396 ساعت: 1:40