داستان عجیب پزشک مردی که زن بود به همراه تحلیل راهبردی

ساخت وبلاگ

داستان عجیب پزشک مردی که زن بود به همراه تحلیل راهبردی

سال ۱۸۱۲ جیمز بری، مردی جوان و ریز اندام، مدرک پزشکی خود را از دانشگاه ادینبورگ بریتانیای کبیر گرفت. سپس تجربیات خود را در زمینه جراحی ادامه داد و و پس از گذران دورهrlm;ای کوتاه، به استخدام ارتش در آمد.

در آن زمان انگلستان مستعمرات زیادی در سراسر دنیا داشت. دکتر جیمز بری سال های زیادی را در کشورهای مختلف نظیر هندوستان، مالت و جامائیکا گذراند و به آفریقای جنوبی اعزام شد. و پس از چندی به عنوان پزشک و جراح بسیار خوب در آنجا به شهرت رسید. او جان دخترِ فرماندار کل آفریقای جنوبی را نجات داد و بعد از آن پزشک مخصوص فرماندار کل شد.

او با توجه به علاقۀ شدیدی که به حرفه خود داشت و باور عمیقی که به انسان دوستی و انضباط و نظم داشت، هر کجا که میrlm;رفت در بهبود سلامت آن جا تلاش می کرد و موفق بود. همچنین با توجه به اینکه در زمان وی داروهای بیهوشی و بیrlm;حسی یا نبود یا کم بود، وی به سرعت عمل جراحی مشهور بود.

جیمز بری، این جراح سرشناس در سال ۱۸۶۵ از دنیا رفت. آن زمان ماموران با چیز عجیبی روبرو شد؛ جیمز بری یک زن بود! جراح معروف مرد ناگهان زن از آب در آمده بود!
تازه دلیل برخی امور روشن شد: جیمز بری به دلیل داشتن جثهrlm;ای کوچک و صورتی ریزنقش و صدایی نازک حتی برای دانشگاه مناسب نمی دانستند تا جایی که مسئول گزینش دانشگاه باور نمیrlm;کرد که سن و سال جیمز به حد دریافت مدرک پزشکی کفاف rlm;دهد. وی کمی تندخو و حاضرجواب بود. همچنین هر وقت شخصی به صدای ظریف او و یا ظاهرش ایراد میrlm;گرفت، بعید بود که دعوایی تن به تن رخ ندهد. که البته بعدها معلوم شد که دلیل آن چیست!

نام اصلی آقای جیمز بری، این بود خانم مارگارت آن بالکلی!
در ایرلند به دنیا آمد. او علاقۀ شدیدی به تحصیل در رشتۀ پزشکی داشت اما شرایط آن زمان به گونه ای بود که خانم ها نمیrlm;توانستند در این رشته تحصیل کنند. در نتیجه مارگارت بری تصمیم گرفت خود را به جای پسرها جا زده و مسیر زندگی خود را آن گونه که دلش میrlm;خواست بپیماید. او اسم برادرش را بر روی خود گذاشت و به دانشگاه رفت و تبدیل به اولین پزشک زن در تاریخ شد.

تحلیل راهبردی:
ما آدم ها چارچوب های ذهنی ای داریم که باعث می شود دنیا را از دریچه تنگ آن ذهنیت محدود ببینیم. به همین دلیل هم هست که نوآوری همیشه با سختی، چالش و مقاومت روبرو است. مهم ترین چالش نوآوری، کهنگی ذهن های ماست. امروز دختران این سرزمین به راحتی پزشکی می خوانند و پزشک می شوند باید به خاطر بسپارند که یک روز تحصیل دختران یک تابو بود. این شکسته شد. اما تحصیلات دانشگاهی برای دختران یک تابو ماند، این هم بعدها شکسته شد. اما تحصیلات در برخی رشته ها برای دختران امکان ناپذیر ماند که این هم شکسته شد. بگذارید مثال بزنم:

اولین پزشک زن آمریکایی، الیزابت بلک ول در سال 1847 وارد دانشکده پزشکی جنوا در نیویورک شد. بابت پذیرش این خانم جنجالی بر پاشد. اعتراضات وسیع رخ داد برای اینکه چرا به یک زن اجازه تحصیل در رشته پزشکی داده شده؟ این خانم با مشکلات زیادی توانست تحصیل را به پایان برساند و مشغول کار شود. وی بعدها فرد موثری نیز شد.

اولین پزشک زن در ایتالیا، خانم مونتسوری ایتالیایی بود که ابتدا به دانشکدۀ فنی رفت و مهندس شد. پس از فراغت از تحصیل تصمیم گرفت که پزشک شود. او به دانشگاه شهر رم رفت. رییس دانشگاه به او گفت غیر ممکن است که یک زن بتواند در رشته پزشکی به تحصیل بپردازد. خانم مونتسوری به قدرتمندترین شخص یعنی پاپ لویی سیزدهم مراجعه کرد و او را متقاعد کرد که جامعه به پزشک زن هم نیاز دارد. به سفارش پاپ ماریا جهت تحصیل در رشتۀ پزشکی پذیرفته شد.

هیچ کس برای نوآوری، فرش قرمز پهن نمی کند. نوآوران سال های گذشته تلاش کرده اند که جهانی وسیع تر و بازتر برای ما فراهم کنند. ما نیز باید تلاش کنیم که ذهنیت های کهنه و قدیمی را کنار بگذاریم و از مخالفت ها و مقاومت ها نترسیم. آن چه تا دیروز یک تابو امروز به عنوان یک امر پذیرفته شده معمولی است. ما نیز می توانیم نوآور بعدی باشیم.

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg

به دست آوردن پول و موفقیت در زندگی فردی...
ما را در سایت به دست آوردن پول و موفقیت در زندگی فردی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0123movafagh9 بازدید : 190 تاريخ : دوشنبه 16 اسفند 1395 ساعت: 10:22